ازدواج دانشگاهی

سلام 

من زنی هستم 36 ساله و استاد دانشگاه . مدتی است به یکی از دانشجویان خودم علاقه مند شده ام

که حدود 25 سال سن دارند . حدود دو سه سالی که در ترم های مختلف ایشان با من درس داشتند

شناخت بنده از ایشان بیشتر شده . 

من حدود پنج سالی است که از شوهر قبلیم جدا شدم و تنها زندگی میکنم . میخواهم صادق

باشم هم احساس تنهایی شدید و هم نیاز شدید جنسی خیلی مرا ازار میدهد .

اما باور کنید اینها تنها دلایل من برای ازدواج نیستند نه . عرض کردم من 36 ساله هستم

و بچه نیستم که چشم بسته وارد یک زندگی جدید شوم با توجه به انکه یک بار تجربه داشته ام . 

از جهات مختلف و شخصیت ایشان مناسب بنده هستند . اما حال نمیدانم چه طور این مسئله

را به ایشان مطرح کنم . این را هم عرض کنم طی بعضی صحنه ها که خود شاهد بوده یا از سایر

دانشجویان دخترم شنیدم ایشان ازدواج با خانومی بزرگتر از خود را اشکالی در ان نمی ببینند و

 خودشان گفته اند که مادرشان چند سالی از پدرشان بزرگتر بوده . از این جهت خیالم راحت است .

لطفا خواهران گرامی کمکم کنند . چه طور علاقه خودم را به ایشان ابراز کنم .


پاسخ های مردم (۱۳۰)
من1
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۱:۲۷
استاد، جان عزیزت این کا رو نکن، به فکر آبروت باش، 9 سال اختلاف سنی رو چطور با سطح فکری جمع زدین بعد به این نتیجه رسیدین که به درد هم میخورین؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! شما فقط اختلاف سنی ندارید اختلاف سطح فکری هم دارید. خیلی عجیبه، خیلی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
@@@@@
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۱:۵۳
سلام.بخوام در یک جمله بگم ازدواج با این اختلاف سنی کار اشتباهی هست بایکی همسن خودتون وشبیه به شرایط خودتون ازدواج کنید.
من او
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۲:۱۵
مادرشون 11 سال بزرگتر بود؟ شرایط واقعأ سختی هست. اما بهتره عاقلانه برخورد کنید.  اگه ایشون حداقل30داشت و شم36یا40بازهم بهتفذبود. ولی ایشون تو او و وج جوونی هستن. شما هم جوون هستید. ولی خب ن مة اوشون. 
الی خانوم
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۲:۲۵
سلام
یاد فیلم شام آخر افتادم !!!
من کاری به عرف و مسائل اینچنینی ندارم ...
ولی چیزی که واضحه شما تنها هستید و قطعا احساس نیاز برای یه خانوم 36 ساله فقط جنسی نیست و خیلی پیچیده تر از این حرفاست...
به نظرم یک نفر که شرایطش به شما بخوره بیشتر میتونه به شما آرامش بده و بیشتر از بودن کنارش لذت ببرید تا جسارتا یک پسر بچه !

محسن صدر
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۲:۳۴
خواهران گرامی راهنماییشان کنند...
زیبا
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۲:۳۵
خیلی تفاوت سنیتون زیاده نمیدونم شاید یه جورای ظلم به ان باشه 

به نظرم این حس درخودتون نابود کنید
BahmaN BahmaN
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۲:۳۷
من خودم 25 سالمه تا دو سه سال قبل نسبت به سن خیلی حساس بودم و اصلا دوست نداشتم با کسی ازدواج کنم که حتی یک روز یا یک ثانیه از من بزرگتر باشه !

ولی الان که توی سن 25 سالگی هستم اختلاف سنی تا یکسال یا نهایتش دوسال بزرگتر را هم می تونم باهاش کنار بیام! ولی 11 سال خیلی زیاده ! 



+ ابراز علاقه به پسرها از طرف خانم ها کار درستی نیست ! بخصوص اینکه شما بزرگتر هستید بدتر هم هست ! سعی کنید واسطه پیدا کنید (واسطه هم حتما خودش متاهل باشه ! ترجیحا مرد مطمئنی باشه اگه هم نمیشه زن مطمئنی باشه )  اول نظرش را در مورد خودتون به صورت غیر مستقیم بفهمید . اگه نظرش مثبت نبود دیگه خودتون رو کوچیک نکنید که ابراز علاقه کنید و قیدشو بزنید . هم اگه هم نظرش مثبت بود که دیگه مبارک باشه و اینا :) شیرینی ماهم یادتون نره :)


+ شرط می بندم پسره اگه از ماجرا باخبر بشه هنگ می کنه  |:


تینا
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۳:۰۲
هیچ وقت علاقه ات رو ابراز نکن چون خودت رو سبک میکنی. خانم من به خاطر دو سال اختلاف سنی با پسر مورد علاقم چند سال با خودم درگیر بودم و اخر تصمیم به نه گفتن گرفتم حالا که گذشته میبینم که خیلی کار خوبی کردم و چقدر طرف خام و نپخته و بچه بود اونوقت شما یازده سال اختلاف سنی دارین من خودم اختلاف سنی یازده سال رو واسه اینکه اقا هم از خانوم بزرگتر باشه نمی پسندم دیگه چه برسه به یازده سال خانم بزگتر باشه بیخیال شو. 
یعنی الان پسره دهه هفتادی هست و شما دهه پنجاهی الان فعلا احساست نمیذاره متوجه شی که تصمیمت اشتباه هست به نظرم برو با یه مشاور صحبت کن میدونم خانم ها تو سن شما تو اوج نیاز هستن ولی این اختلاف سنی راهش نیست منم خودم از پسرهای سن پایین خوشم میاد خوب جذاب و سرزنده هستن ولی واسه دوستی و ازدواج هیچ وقت بهشون فکر نمیکنم سعی کن لااقل تو شاگردات دنبال یه پسر بالای سی باشی مثلا چهار پنج سال ازش بزرگتر باشی.
پریداس
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۳:۰۶
نمیدونم والا چی بگم..... 
ولی با تمام احترامی ک برای شما قائل هستم باید خدمتتون عرض کنم این ازدواج اشتباهه.. 
هر احتمالی رو در نظر بگیرید اگه ب ایشون ابراز کنید و این آقا اصلا اون چیزی ک شما فکر میکنید نباشه و بخواد با آبروی شما بازی کنه حتی آینده ی شغلی شما هم ب خطر میفته....
یازده سال اختلاف موضوع کمی نیست ک اینقدر راحت ازش بگذره کسی... 
حالا خود ایشون بگذره ب خانواده اش فکر کردید؟؟؟؟ ؟
یه بنده خدا
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۳:۱۰
اگر رو در رو براتون سخته پیشنهاد میکنم از طریق برنامه های پیام رسان مثل تلگرام به بهانه ای ارتباط برقرار کنید با ارسال پیام های مختلف اول متوجه بشید که ایشون هم بی میل نیست! بعد از همین طریق بهش بگین و خیلی کار رو سخت نکنید ، ایشون هم بچه نیستن.
فقط اصلا، این امکان رو ازش دریغ نکنید و حتما ابراز علاقه کنید ، خیلی از آقایون مایل به ازدواج با خانومایی تو شرایط شما هستن و سن براشون ملاک نیست!
کما اینکه پیامبر هم ازدواجشون به همین شکل بود...
پسر همسایه
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۳:۳۲

از یه واسطه که بهش اطمینان داری کمک بگیر (حتی خارج از دانشگاه).

اگه قضیه جور نشه بخاطر محیط دانشگاه ممکنه برای خودت سخت بشه.

دست دست هم نکن چون ممکنه لقمه یکی دیگه بشه.

سربلند باشی. 

سلام
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۳:۴۴
سلام
البته 50درصدقضیه حله چون شما خواهان اون هستی ولی می مونه 50درصدکه اون اقاپسره است که روحش هم از این ماجرا خبرنداره.
البته مشکل شما حتی اگراون اقای دانشجویت هم نباشه با خانواده ایشون چه می خواهی بکنی ایا اونا اجازه چنین ازدواجی را به فرزندشون خواهندداد.
البته خیلی بایدخواست باشه اگرخواستی این کاررابکنی طوری عمل کنی که باعث تحقیرشدنت نشه شما استادهستی وشایدموقعیت های بهتری برات ایجادبشه.
حال که راهکارخواستی می تونی به شکلی ایشون را برای صرف یه ناهاریا نسکافه به رستوران یا کافی شاپ دعوت کنی سپس سرصحبت را باهاش بازکنی ونظرشو درموردازدواج بپرسی وبگی چه کیسی را برای ازدواج درنظرداری اگرموردی درنظرنداشت بعدمی تونی بگی اگه یه استادتمایل داشته باشه باشما ازدواج کنه نظرتون چیه؟
اگرنظرشون مساعدبودمی تونی بپرسی خانواده شما تا چه اندازه درازدواج شما دخالت وتصمیم گیری دارند؟
اگر گفت که اونا اختیاررا به خودم داده اندمی تونی ارام ارام سرصحبت را بازکنی بگی اگریه نفرمثل من به شما پیشنهادازدواج بده نظرتون چی می تونه باشه؟
به این ترتیب به جلو می ری وبعدجریان را براش میگی وبرای یه مدت دوران نامزدی واشنایی همراه با محرمیت را اجرا می کنی.
البته برای یه مدت بایداین قضیه مخفی باشه تا ایشون کاملا به شما تمایل پیدا کرده ووقتی حس کردی که می تونیددرکنارهم باشیداونوقت برنامه را رسمی کنید.
اقا فریبرز
  • سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۲۳:۴۹
این ازدواج به صلاح نیست.مطرح نکنید یا فعلا صیغه کنید
پرتو خورشیدی
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۰:۰۳
چند سال با ده سال خیلی فرق داره ها هوم؟
ضمن اینکه ایشون مجردن و شما مطلقه پدر مادر ایشون خیلی با شما فرق دارن
به هر حال شما به یه واسطه احتیاج دارین که مستقیم یا غیر مستقیم شمارو پیشنهاد بدن و بگن که از شما شنیدن با تفاوت سنی این چنینی مشکلی ندارین و نظر ایشونو جویا بشن
تانیا
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۰:۳۲
به نظر من اصلا درست نیست مطرح کردن همچین خواسته ای...اون پسر به شما اعلام نکرده که حسش به شما چیه ..ببخشید ولی باید بگم تو دانشگاه ما پسرا به استاد خانم مجرد طوری احترام میذاشتن که بیچاره استاده فکر میکرد چقدر بین اینا محبوبه....ولی در واقع همه رفتارهای اونا فقط و فقط وبرای نمره بود و واقعا بچه های شری بودن..در ثانی تو این سن نمیشه به تصمیم پسرا اعتماد کرد...چه تضمینی هست که تا اخر با شما بمونه و دلشو نزنین؟؟
تازه اگه اون آقا موافق باشه خانواده اش چطور قبول میکنن ان قدر اختلاف سنو؟؟؟
بهترین انتخاب برای هر کسی و تو هر شرایطی اینه که با یه فرد مثله خودش ازدواج کنه...تا تفاهم بیشتری بینشون برقرار باشه...امیدوارم موفق باشید!
احمد رضا
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۰:۳۵
آخه 11سال؟؟؟؟!!!!!!؟؟؟؟
خیلی هست.به نظرم شاید کنار بیاد که شما بزرگ ترید (که نمیاد) اما ازواجتون رو بعید میدونم کنار بیاد.
ایشون مجرد اند و دوست دارند خودشون تشکیل خانواده ی دلخواهشون رو بدند آرامشش رو به هم نزنید.
کسی که از شما بزگ تره این حرف رو میزنه.
این ازدواج به صلاح نیست.
از ما گفتن بود 
اگه هم ازدواج صورت گرفت مبارک باشه
به من1
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۰:۳۸
انگار خودتونم که اشتباه جمع زدید.
امیرحسین
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۰:۳۹
زن حسابی، استاد دانشگاه هستی باش، شما هم سن مادر منی!!!!
من تو خیابون یه زن حدود سی ساله بهم خیره میشه و نگام میکنه حالم بد میشه. 
شرم و حیا هم حدی داره به خدا. 
باور کنید من که پسرم و ١٧ سالمه تا حالا چند بار پیش اومده به دختر هایی از آشناهامون که یکی دو سال از من کوچیک تر بودن درس دادم. ولی یه بار هم فکرها به سراغم نیومده. شما برو یه هم سن خودتو پیدا کن. 
نگاه هوس آلود هن از جوون مردم بردار لطفا. 
الهامT
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۰:۴۱
اینم یکی از نتایج دوستی بانامحرم... دوستی باپسرا رویای شیرین کابوس تلخ

عه وا ببخشید اشتباه شد
ای خدا بگم نکشتت افسانه جون
شده تیکه کلامم

استادجون 36 سال؟
نمیدونم والاااااااا 
بی نام
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۱:۳۴
سلام
پیشنهاد ازدواجتون رو قطعا قبول نخواهد کرد
اما پیشنهاد صیغه رو به احتمال زیاد قبول میکنه
اینطوری نیازتون برطرف میشه بدون گناه
آدم و حوا
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۱:۳۸

به سوال کننده

 

چنتا سوال برای ی مورد مشابه این موضوع دارم ، اجازه میدین بپرسم ؟

محمد ۲۸
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۲:۰۱
بیاید رک صحبت کنیم. تعارف که نداریم. تو خانواده ایرانی خیلی به ندرت پیش میاد اینجور ازدواج ها رو تحمل کنند مخصوصا از جانب خانواده ای که برای پسره تازه شکفتشون برنامه ها دارن. حتی اگه چهره شما کمتر بزنه باز نمیشه عدد شناسنامه رو نادیده گرفت اون هم ۱۱سال رو....حتی اگه اون پسر سابقه اینچنین ازدواج رو مثل پدر مادرش در حد ۲.۳ سال حالا ۵سال داشتن نه اختلاف ۱۱سال باز وارد بحث ازدواج دایم شدن جای تامل داره. به نظرم جسارتا میتونید پیشنهاد صیغه به ایشون بدید برای مدتی معین ایرادی هم بهش نیست و شما مطلقه هستید و اختیارتون با خودتونه. چون ایشون بعیده چندسال دیگه نظرشون در مورد شما همونی باشه که الان هست. یه مرد برخلاف خانم ها که با ورود به دهه چهارم زندگی افت میکنن و طبیعی هم هست بخاطر بافت ظریف بدنشون شکننده تر به نظر میرسن.  یه مرد دقیقا وارد دهه چهار میشه تقریبا اندام مناسب تر و جاافتاده تری پیدا میکنه و به قولی تازه دوران بچگی رو رد کرده و کت تو تنش میشینه. اما خانم افت میکنن. شما الانرو نبینید ایشون ۵سال دیگه تازه ۳۰سال هم.نشدن اما با همسری ۴۱ ساله مواجه هستن. دغدغه ها و فکرها متفاوت هست. ببخشید شما در دهه ۵۰ دچار مشکلات زنانگی میشید اما اون.مرد تازه نیازش فعال میشه ..به فکر اون موقع هستید؟ اگه پسر بعد مدتی بنای ناسازگاری بزاره و تب و تاب عاشقیش بیافته فکر کردید چطور باید برخورد کنید.میدونید اونوقت مجبورید فقط سکوت کنید واز دور وقایع رو تماشا کنید. این منطق از استاد دانشگاه بعیده. اینکه دور دست رو ندیدن نشون از سطحی نگری میده. مجدد جسارتا فقط میتونم پیشنهاد صیغه بهشون بدید تا برای هر دوی شما شرایط ازدواج.با هم کفوتون پیش بیاد..خوشبخت باشید
محمد ۲۸
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۲:۱۰
یه نکته ای که دوستان میگن و تا به این جور صحبتا میرسه اینه که میخوان اینجور وصلت ها رو با زندگی پیامبر و حضرت خدیجه و بزرگان دین مقایسه کنن. یادتون باشه حضرت شرایط خاصی داشتند و زندگی امروزه و نیازهای ما ابدا قابل مقایسه با ایشون نیست. اگر کسی میتونه پیامبر گونه زندگی و برخورد کنه و عدالت ایشون رو رعایت کنه بسم اله.وگرنه مابقی زندگی ما هوسه.مشکل اینجاست ما زندگیمون زمینی و از سره نیازه و بعد وقتی به اینجور موارد برخورد میکنیم میخوایم با پیامبر و ائمه مقایسه کنیم در صورتی که زندگی این بزرگواران ورای زندگی ما مردمان هست. پس مقایسه نکنیم.ممنون

بانو
  • چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۵
  •  
  • ۰۳:۳۱
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
اتفاقا من حدس میزنم که پسره از خداش باشه
چون جدیدا دیدم پسرای جوون خیلی به خانمهای بالای سی علاقه دارند و براشون جذابه مخصوصا مطلقه...ولی خب نمیتونه به خودش این جرات و جسارتو بده که بیاد جلو
به نظر منم علاقه توی ازدواج خیلی مهمه...الان که ازدواجا شده دو دو تا چارتا ..پسر و دختر میشینن سن و ضربدر درآمد به علاوه مهریه حساب میکنتد بدون اینکه علاقه ای شکل بگیره میرن زیر یه سقف بعدشم افتخار میکنن که ما ازدواج عاقلانه داشتیم.یه عمرم همدیگه رو تحمل میکنن.*** ******** **** *****
حرفی ندارم دیگه ...مثل بعضیا پر حرف نیستم که ده خط نصیحت کنم و قران و حدیث بگم...هرکی خودش بهتر میدونه چیکار کنه.